جشن تولد دوسالگی
سلام خدمت نازدار خودم خوبی مامانی دیروز روز تولدت بود مامانی .ظهرروز چهار شنبه نهم فروردین یکهزارو سیصدو نود و یک شمسی. من از سر کار اومدم خونه وشروع کردم به درست کردن شام عمه ها هم اومدند کمکمون و شروع کردند به تزئین خونه شما هم فقط شیطونی میکردی و همه بادکنک ها رو میترکوندی وسایل تزئینی رو پاره میکردی و شلوغ کاری میکردی از صبح هم نخوابیده بودی اما بازم خیال خوابیدن نداشتی از شدت بازیگوشی و شیطونی نمیدونستی چیکار بکنی انقدر ذوق داشتی که نگو همش هم شعرتولدت مبارک میخوندی( شب قبلش به عمو گفته بودی عمو به من پول بده عمو گفته بود واسه چی میخوای شما هم گفته بود عمو تولدمه میخوام کادو بخرم بادکنک بخرم خونمون رو تزئین کنم میخوام کیک تولد بگیرم ) ...
نویسنده :
❤مامان سونیا❤
9:22