سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 21 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

نی نی ککل

1390/12/11 9:21
963 بازدید
اشتراک گذاری

 

امروز میخوام برات از نی نی ککل حرف بزنم خوب حالا میگی نی نی ککل دیگه کیه خوب الان برات میگم عزیزدلم شما از ماه ششم تولدت به بعد یک دونه نی نی داری که لالا کرده و سرش هم کچل هست شما چون نی نی کچله بهش میگی نی نی ککل البته جدیدا بهش میگی داداش چون حالا تفاوت دختر و پسر رو میفهمی چون این عروسک مو نداره و کچل هست میگی داداش خلاصه اینکه این نی نی رو خیلی دوستش داری هر کجا که میخوای بری باید حتما نی نی رو باخودت ببری شبها موقع خواب اون رو میگیری تو بغلت و میخوابونیش و روز هم اون رو روی پاهات میگذاری و براش لالایی میخونی تا خوابش ببره موقع غذا خوردن هم حتما باید نی نی باشه تا بهش غذا بدی البته میدونی عروسکه و غذا نمیخوره غذارو میگیری جلوی دهانش بعدم خودت میگی نی نی غذا خورد سیر شد و غذارو میگذاری تود دهان خودت و میخوریش اگر نی نی نباشه دیگه کار مامان زاره و شما گریه راه میندازی و غذا نمیخوری تا نی نی اونجا حاضر بشه و غذا بخوره وگر نه شما هم قهر میکنی و غذا نمیخوری بعد غذا هم دست و صورتش رو میشوری و گاهی هم سرش رو میشوری و با حوله خشک میکنی لباس هاش رو درمیاری و میدی به مامان یا اگر خونه عزیز جون باشی میدی به عزیز یا عمه جون تا بشوردش و میگی مامان نی نی لباسش کثیف شده براش کتاب میخونی و اشعاری رو که نصفه نیمه حفظ کردی، همیشه باهاش حرف میزنی و حرفهایی رو که من بهت میزنم شما هم به نی نی میزنی مثلا میگی نی نی جیگره نی نی عسله نی نی خوشگله نی نی طلاست و... و البته این حرفها رو خیلی از مواقع استفاده میکنی و همه حرفهای مامان رو تکرار میکنی گاهی اوقات که میل به غذا نداری و نمیخوای چیزی رو بخوری من میگم سو نیا بخوره خانم بشه بخوره جیگر بشه بخوره عسل بشه بخورناناز بشه بخوره طلا بشه بخوره بزرگ بشه گاهی موقع غذا خوردن همه اینها رو خودت به خودت میگی سونیا بخوره خانم بشه بخوره جیگر بشه بخوره عسل بشه بخوره نانار بشه بخوره طلا بشه بخوره بزرگ بشه و گاهی هم که خودت با خودت حرف میزنی میگی سونیا عسله خانمه جیگره نانازه طلاست یا خونه عزیز واسه عمه یا عزیز جون و آقاجون میگی من عسلم من جیگرم من خانمم من طلام و در کل خودت رو حسابی تحویل میگیری الانم نشستی توی بغل مامان و هرچی هنر داری داره فوران میکنه وهرچی شعر بلدی داری برام میخونی و همش حرف میزنی الان داری میگی این کتابها مال کتابخونه است پاره نکنی اینم مال باباست پاره نکنی آخه کتابهای خودت رو هر بلایی سرشون بیاری عیبی نداره وخیالمون راحته اما هروقت برات از کتابخونه کتاب میارم بهت میگم مامان اینا مال کتابخونه است پاره نکنی مامان یا کتابهای بابا رو بهت سفارش میکنم که پارشون نکنی شما هم تا یک کتاب رو میبینی سریع میگی مال کتابخونه است پاره نکنی این مال باباست پاره نکنی ای وای الانم که هدفون بابایی رو برداشتی و داری حسابی دخلش رو میاری البته این کار هرروزت هست عزیزم خوب تا خراب نشده من بیام به فریادش برسم بقیه تعریف ها باشه واسه بعد ...

11/12/1390

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)