سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

قلب‌های‌ کوچک‌تر از غصه

1392/2/14 17:07
836 بازدید
اشتراک گذاری


وقتی که قلب‌هایمان‌ کوچک‌تر از غصه‌هایمان‌ میشود،

وقتی نمیتوانیم‌ اشک هایمان ‌را پشت‌ پلک‌هایمان‌ مخفی کنیم‌

و بغض هایمان ‌پشت‌ سر هم‌ میشکند ...

وقتی احساس‌ میکنیم

بدبختیها بیشتر از سهم‌مان‌ است

و رنج‌ها بیشتر از صبرمان ...

وقتی امیدها ته‌ میکشد

و انتظارها به‌ سر نمیرسد ...

وقتی طاقتمان تمام‌ میشود

و تحمل مان‌ هیچ ...

آن‌ وقت‌ است‌ که‌ مطمئنیم‌ به‌ تو احتیاج‌ داریم

و مطمئنیم‌ که‌ تو

فقط‌ تویی که‌ کمکمان‌ میکنی ...

آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را صدا میکنیم

و تو را میخوانیم ...

آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را آه‌ میکشیم

تو را گریه ‌میکنیم ...

و تو را نفس میکشیم ...

وقتی تو جواب ‌میدهی،

دانه ‌دانه‌ اشکهایمان ‌را پاک‌ میکنی ...

و یکی یکی غصه‌ها را از دلمان ‌برمیداری ...

گره‌ تک‌تک‌ بغض‌هایمان‌ را باز میکنی

و دل شکسته‌مان‌ را بند میزنی ...

سنگینی ها را برمیداری

و جایش‌ سبکی میگذاری و راحتی ...

بیشتر از تلاشمان‌ خوشبختی میدهی

و بیشتر از حجم لب‌هایمان، لبخند ...

خواب‌هایمان‌ را تعبیر میکنی،

و دعاهایمان‌ را مستجاب ...

آرزوهایمان‌ را برآورده می کنی ؛

قهرها را آشتی میدهی

و سخت‌ها را آسان

تلخ‌ها را شیرین میکنی

و دردها را درمان

ناامیدی ها، همه امید میشوند

و سیاهی‌ها سفید سفید ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
14 اردیبهشت 92 18:15
چـــه متن ادبی ِ پر محتوا و معنایی ...
علامه کوچولو
14 اردیبهشت 92 18:22
سلام ببخشید یهو اینترنت قطع شد....
مامان آوا
14 اردیبهشت 92 21:09
چه زیبا دست مامانی درد نکنه
مامان منتظر
14 اردیبهشت 92 22:36
نگاری
15 اردیبهشت 92 2:02
مامان محمود
15 اردیبهشت 92 2:58
سلام خیلی زیبا بود
مامان آروین (مریم)
15 اردیبهشت 92 7:17
متن قشنگ و عالی و پرمحتوا و دقیقا همین طور است .....
مامان ماهان
15 اردیبهشت 92 8:40
سلام عزيزم شرمنده ديرتر جواب دادم ،يكي از فاميلا مون شهرستان فوت شده بود درگير مراسم بودم...،، عزيزم چرا كه جواب ندم،كارمند دانشگاه و البته دانشجوي تبريزم و بيست و نه سالمه.. خوشحال ميشم از دوستي با شما ..اين گلا هم هديه دوستيمون
مامان عبدالرحمن واویس
15 اردیبهشت 92 11:44
عزیزم متنت خیلی زیبا بود دست گلت درد نکنه
مامان عبدالرحمن واویس
15 اردیبهشت 92 11:46
خیلی وقته لینک شدین
مامان تارا و باربد
15 اردیبهشت 92 11:50
سلام عزیزم چقدر زیباست مرسی روزت هم با تآخیر مبارک چند روزی دسترسی نداشتم به نت امیدوارم همیشه شاد و خرم باشید فرشته کوچولوی مهربونت رو می بوسم
خاله الهام
15 اردیبهشت 92 12:15
lمامان گل متنتون خيييييلي قشنگه
مامان محمد و ساقی
15 اردیبهشت 92 13:03
بسیار زیباست.ممنون
مریم بانو
15 اردیبهشت 92 13:25
خیلی زیبا و پر احساس بود.... حال این روزای منو گفتید تورو خدا برام دعا کنید ...
بهار(مامانی شهراد)
15 اردیبهشت 92 13:32
من عاشق این متنهاییم که مینویسی
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
15 اردیبهشت 92 14:34
خیلی قشنگ و با احساس بود
مامان تسنيم سادات
15 اردیبهشت 92 15:18
مامان عسل
15 اردیبهشت 92 15:29
متنت خیلی قشنگ بود واقعا
مامان عبدالرحمن واویس
15 اردیبهشت 92 15:52
عزیزم واست خصوصی گذاشتمممممممممممممممم
دلمشغولی های یک مامان(آفتاب)
15 اردیبهشت 92 16:25
سلام گلم خیییلی متنت عالی بود
مال خودته؟؟؟


نه عزیزم مال خودم نبود توی نت پیدا کردم خیلی لذت بردم از خوندنش
مامان مهدیس و ملیسا
15 اردیبهشت 92 18:37
زیبا زیبا زیبا آفرین به مامان هنرمند
الهه مامان یسنا
15 اردیبهشت 92 19:47
خیلی قشنگ بود ممنونم ازت به موقع بود با اجازه ات یه کپی ازش میگیرم واسه یکی از دوستام


خواهش می کنم عزیزم شما صاحب اختیاری
مامان آرشيدا قند عسل
16 اردیبهشت 92 8:23
مامان آنی
23 اردیبهشت 92 10:13
مرسی عزیزم بابت این متن زیبا