سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 30 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

فردا داریم میریم سفر

  سلام و صد تا سلام به دخملی مامان خوبی عزیزم  مژده بده که فردا داریم میریم سفر خوشحال شدی نه میدونم عاشق سفر و ددر هستی ناقلای شیطون بلا و اما اندر احوالات سونیا خانم اول میخوام برات از طبیب شدنت بگم خانمی خوب طبابت کردن شما هم مثل مابقی کارات خیلی قشنگ و دلنشینه طبابت رو از بابایی یاد گرفتی هرچی که بابایی میگه شما هم میگی وچند تا از اصطلاحات طب سنتی رو یاد گرفتی و اونها رو به کار میبری مثلا به من یا عمه هات میگی زبونت رو دربیار ببینم (یکی از راههای شناخت غلبه اخلاط در بدن درطب سنتی رنگ و حالات زبان هست ) و بعد از اینکه نگاه کردی میگی بلغم داری یا صفرا این دوتا کلمه رو خوب یاد گرفتی و به کار میبری . و اما واژه های کامپیوتری رو ...
25 مرداد 1391

سونیا جایزه لپتاپ میخواد

سلام سلامممممممممممممممممم و صدتا سلااااااااااااااامممممممممممم به دخملی خوبی مامانی ببخشید بازم دیر اومدم بنویسم برات خوب جونم برات بگه از این چند روز اخیر و کارها و حرفهای جدید شما نازگل خانم امروزمیخوام برات یک کم از حرف زدنت بگم که خیلی ناز و شیرینه و اما حکایت دو روز پیش شما در ادامه پروژه عظیم از پوشک گرفتن سر کار خانم چون شما عاشق کتابی قرار شد که هر وقت که یک روز کامل جیشت رو گفتی و فرشها رو نجس نکردی بهت یک دونه کتاب جایزه بدیم بابایی زحمتش رو کشیدن و چند تایی کتاب رفتن برات خریدن دادن به عزیز جون که هر وقت شما موفق شدی یک کتاب بهت جایزه بدن شما هم دوتا یا سه تا از کتاب ها رو گرفتی و خیلی خوش به حالت شده به همین خاطر اومدی پیش ماما...
23 مرداد 1391

سونیا و مسابقه نقاشی

  سلام و صد تا سلام به دختر عزیزو نانازی خودم جونم برات بگه که دیروز یعنی در تاریخ 18/5/1391 توی کتابخونه (محل کار مامان) یک مسابقه نقاشی برگزار شد با موضوعات : 1-اوقات فراغت با کتاب 2-کودک؛کتاب؛ماه رمضان 3-حمایت از تولید ملی(شعار سال) 4- بهترین خاطره من از کتاب و کتابخانه خوب من هم تصمیم گرفتم شما رو ببرم برای مسابقه چون شرایط سنی شرکت کنندگان در مسابقه از بین افراد 2تا 16 سال بود خوب خوشگل خانم مامان هم این شرایط رو داشت که بتونه در این مسابقه شرکت بکنه هرچند که کودک در سنین زیر 5/2سال نمیتونه نقاشی خاصی بکشه و فقط خطوط در هم و برهمی رو کاغذ میکشه اما همین خطوط هم تفسیر داره و به جز اون ارزش این کار در نفس...
19 مرداد 1391

سونیا و سحر های ماه رمضان

سلام و صد تا سلام به روی ماه گل دختر وتمامی دوستان عزیز نی نی وبلاگی و معذرت از عزیزم که دیر به دیر براش از خاطراتش مینویسم خوب یکی از علتهاش که ماه رمضان هست و بی حالی و دیگه اینکه اتفاق های جالبی نیفتاده که قابل ذکر باشه و روزمره های عادی هست که زیاد قابل ذکر در وبلاگ نیست. حالا بریم سر اصل مطلب اول اینکه این چند روزه درگیر پروژه عظیم از پوشک گرفتن سر کار خانم هستیم و شما خوشکل خانم زیاد با مامان همکاری نمیکنی و تمای فرشهای خونه خودمون وعزیزجون رو حسابی بهشون رسیدی و یک صفایی دادی نمیدونم چرا یک روز خانم میشی و هردوتا جیشت رو قشنگ میگی و اصلا نجس کاری در کار نیست  ومن و عزیزجون اینها خوشحال و خنده به لب که داریم موفق میشم و سونیا خان...
15 مرداد 1391
1