سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 29 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

تبریک میلام محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام

  عرش و فرش و ملک و آدمی و کوه و در و دشت و یم و قطره مهر و مه و سیاره و منظومه ی شمسی و کرات و همه افلاک الی این کره ی خاک ز برگ و بر و ریگ و حجر و شاخه و نخل و ثمر و بام و در و مرد و زن و پیر و جوان ابیض و اسود همه گویند درود و صلوات از طرف ذات خداوند تبارک و تعالی و همه عالم خلقت به خصال و به کمال به جلال و به جمال قد و بالای محمد که خداوند و ملایک همه گویند درودش همه خوانند ثنایش همه مشتاق لقایش همه عالم به فدایش همه مرهون عطایش که خدا خلق نموده است به یمن گل رویش فلک و لوح و قلم را ملک و جن و بشر را همه ارض و سما را. شب شوق و شب وجد و شب شور و شب پیدایش نور و شب تکرار تجلای رسولان الهی رسد از ارض و سما و ملک و حور و گو...
29 دی 1392

حلیم پزون 92

سلام و صد تا سلام گرم توي اين روز برفي به روي زيبا تر از ماه گل دختر قند عسلم خوبي خوشي انشالله فرشته پاك و قشنگم . خوب گل دخترم ميرم سر اصل مطلب و ثبت يك خاطره از روزهاي گذشته . امسال هم طبق معمول سالهاي گذشته عزيز جون براي شب بيست و هشتم ماه صفر  حيلم پزون داشتند و شما از چند روز قبل ثانيه شماري ميكردي براي روز موعود كه بيست و هفتم سفر هست و براي شب بيست و هشتم حليم رو ميپزند بلاخره روز دوشنبه نهم دی ماه  روز روز موعود فرا رسيد ساعت ده صبح بود كه لباسهامون رو پوشيديم و كارهامون رو كرديم و رفتيم خونه عزيز جون  شما رفتي دنبال بازي و شيطوني خودت و منم اگر امام حسن مجتبي قبول كنه انشالله رفتم و يك كم كمك عزيز و عمه جونها ك...
11 دی 1392

دوسالگی از نوع نتی

سلام و صدتا سلام به روی ماه گل دختر قند عسلم خوبی انشالله نازنینم . امروز ٨ دی ماه هست و دو سال میگذره از زمانی که نوشتن از خاطرات در وب میگذره از زمانی که این خونه مجازی رو اینجا ساختیم و به نوشتن از روزهای قشنگ حرفها و کارهای قشنگت میگذره توی این دو سال تجربیات زیادی کسب کردیم و با دوستان زیادی آشنا شدیم و از تجربیات قشنگشون استفاده کردیم و باخنده هاشون لبخند زدیم و با ناراحتیشون غصه دار شدیم و یک کوله باری پراز تجربه های قشنگ رو پر کردیم و به دوشمون گرفتیم  امیدوارم روزی بیاد که بیست ساله بشیم و بیستمین سالگرد وب نویسی مون رو جشن بگیرم مقدم همه دوستان گلمون به این جشن گلباران .       1392...
8 دی 1392

اربعين حسيني سال 1392

سلام و صد تا سلام گرم به روي زيبا تر از ماه گل دختر قند عسلم خوبي خوشي انشالله . خوب  من بازم دير اومدم نميدونم چرا اما چند وقتي هست كه اصلا حوصله اومدن و نوشتن رو ندارم البته بگذريم از اينكه كار زياد هست و وقت كم اما بي حوصلگي هم چاشنيش شده تا هر مطلبي رو با چند روز تاخير برات بگذارم . اما امسال روز اربعين روز دوشنبه بود و من تعطيل بودم و شما هم كه هروقت اسم روز تعطيل بياد و توي خونه بودن من ديگه سر از پا نميشناسي و روز قبلش كلي وعده و وعيد ازم ميگيري كه توي روز تعطيل بايد بهشون عمل كنم تا هوا خوب بود و گرم كه اولين شرط شما  براي روز تعطيل رفتن به پارك بود و الان كه هوا سرد شده و ميدوني از پارك خبري نيست اولين شرط شم...
7 دی 1392
1