سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 1 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

85 ماهه شدی دختر

1396/2/9 9:19
184 بازدید
اشتراک گذاری

 وقتی در کنارم نیستی

گویی گمشده‌ای دارم که چون سرگردانان پیاپی در جستجویش هستم

گمشده‌ای عزیز و دوست داشتنی

دلخوشی همیشگی روزهای سختم

شادی بخش قلب خسته‌ام

تو بهترین هدیه خداوند به من هستی عزیزدلم

 

سلام و صد تا سلام به روی زیباتر از ماه نازنینم . عزیز دلم چقدر زود داری بزرگ میشی قد میکشی میفهمی و مستقل میشی کم کم داری برای خودت خانمی میشی و به قول مامان بزرگها از آب و گل در اومدی و دیگه وابستگیهات به من خیلی کم شده من این حس رو هم دوست دارم و هم ندارم چون دلم برا اون شیرین کاریها و شیرن زبونی هات تنگ میشه و گاش انقدر زود زمان نمیگذشت کاش انقدر عجله نداشت کاش زمان هم مثل مادرها یک کم صبوری بلد بود و میگذاشت مادرها از شیرینی و لطافت کودکانشون سیراب سیراب بشند ولی چه میشه کرد که رسم روزگار اینه تا میای لذت چیزی رو بفهمی و مزه مزه کنی از دستت میره و به نظر من بهترین لذتها مزمزه کردن عشق مادر به کودکه که هر ثانیه اش رو با هیچی توی این دنیا نمیشه عوض کرد انشالله هر وقت که مادر شدی حس حال منو موقع نوشتن این حرفها و این کلماتی رو که اینجا پشت سر هم برات قطارشون کردم تا بهت بگم چقدر عاشقت هستم رو میفهمی دخترکم. البته شما چند وقتی هست که انگار عقب گرد کردی نمیدونم چرا ولی درخواست محبتت زیاد شده دائم میخوای که مرکز توجه باشی مثلا توقع داری مشقهات رو بخونم از روش تا شما بنویسی یا برنامه درسیت رو من برات بگذارم توی کیفت .اسباب بازیهات رو میریزی توی خونه و بعد توقع داری من جمع کنم و اگر من هزار بارم بگم جمعشون کن گوش نمیکنی وقتی از مدرسه یا بیرون میایم میای بهم میگی جورابای منو دربیار.کلا هرکاری رو دلت میخواد میکنی و اصلا به حرفهای من اهمیت نمیدی مثلا درس فارسی خوانداری که معلمتون 14 فروردین بهتون درس داده الان که نهم اردیبهشت هست هنوز فارسی نوشتاری اون درس رو ننوشتی و من بیش از هزار بار بهت گفتم بنویس اما بی فایده بوده درس بعدی رو هم معلمتون درس داده ولی شما هیچکدوم ننوشتی و بد تر اینها درس قبلش که عمو نوروز هست رو هم که اسفند 95 معلمتون درس داده هنوز شما فارسی نوشتاریش رو ننوشی و بطور کل اون رو بی خیال هستی و میگی معلممون اون راو دیگه نمیبینه و نگفته بنویسد هرچی برات توضیح میدم که نیازی به گفتن معلم نیست شما هر کدوم از درسهای فارسی خوانداری رو بهتون درس دادند با فارسی نوشتاریش رو بنویسد یک گوشت در هست و یکیش دروازه و اصلا به حرفهای من گوش نمیدی و کاری رو که باب میل خودت هست انجام می دی البته بیشتر با نوشتن مشکل داری از روز اول هم همینطوری بودی از نوشتن خوشت نمیاد و این مشکل پا برجاست و من یکی که هیچ روشی رو نتوستم پیدا کنم که شما بی دردسر و از سر رغبت تکالیفت رو بنویسی از هر روشی که استفاده کردم بی فایده بود و شما راه خودت رو رفتی . خوب دیگه چی بگم از این روزهای سرسبز قشنگ بهاری که شما حسابی مشغول درس و مدرسه و البته روزشماری میکنی برای تعطیل شدن مدرسه ها و همین دیروز بود که میگفتی فقط دوهفته دیگه  به جز این هفته میرم مدرسه آخ جون تعطیل میشم فقط چهارماه برای خودم بازی میکنم . انشالله که این دو هفته هم به خوبی و خوشی تموم بشه و تعطیلات از راه برسه و شما حسابی بازی و استراحت کنی و منم خیالم راحت باشه که شما درس و مدرسه نداری و نگرانی از بات درس و مدرسه ات نداشته باشم.خوب دختر گلم هرچی فکر میکنم چیزی ار حرفهات یادم نمیاد که برات بنویسم .عزیزکم 85 ماهگیت مبارک باشه انشالله که 85 ساله بشی با عمر با عزت و عاقبت خیر. تا پست بعدی به خدا میسپارمت خدا نگهدارت باشه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان مهنا
13 اردیبهشت 96 15:51
سلام گلم چه خوب که هنوز اینجایی