سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 23 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

زگهواره تا گور دانش بجوی و69 ماهگی

1394/10/9 12:04
1,248 بازدید
اشتراک گذاری

ﻧﻤﯿـﺩﺍﻧم ﭼﺸﻤﺎﻧﺘـ ﺑﺎ ﻣﻦ ﭼﻬـ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻓﻘﻂ ﻭﻗﺘﯿـﮐه ﻧﮕﺎﻫم
ﻣﯿﮑﻨﯿـیﭼﻨﺎن ﺩﻟم ﺍﺯ ﺷﯿﻄﻨﺘـ ﻧﮕﺎﻫﺘـ
ﻣﯿﻠﺮﺯﺩﮐه ﺣﺴـ ﻣﯿﮑﻨم ﭼﻘﺪﺭ ﺯﯾﺒﺎﺳﺘـ
ﻓﺪﺍ ﺷﺪن ﺑﺮﺍی ﭼﺸﻤﻬﺎیی ﮐه
ﺗﻤﺎم ﺩﻧﯿﺎﺳﺘـ…

 

سلام و صدتا سلام گرم توی این روزهای سرد سال به روی همچون ماه دخترکم خوبی انشاالله عزیز دلم ببخشد که کم میام اینجا و دیر به دیر برات مینویسم خیلی وقته که دیگه اینجا مثل قبلا نیست خیلی ساکت و خلوته دیگه کسی به کسی سر نمیزنه و او ن شور وشوق قبلا رو کسی نداره به همین خاطر من زیاد دست و دلم به نوشتن نمیره من هر روز به اینجا سر میزنم ولی حوصله و حس و حال نوشتن رو ندارم دستم به نوشتن نمیاد ببخشید باید برات اعتراف میکردم که خیلی وقته که تنبل شدم و حس نوشتن رو ندارم به هر حال ببخشید .و اما این روزهای شما که مدام در حال یادگیری هستی و دایم در حال تمرینی نمیدونم بگم خوشبختانه یا متاسفانه همه جا داری تمرین نوشتن میکنی از روی دیوار و سرامیک کف زمین بگیر تا بالشت زیر سرت که پر شده از نوشته های شما خانم خانما حروف الفبا رو تقربا نصفه و نیمه یاد گرفتی و چیزهایی رو که بلدی رو باهاشون کلمه میسازید و همه جا مینویسی علاقه عجیبی به بابا و سارا داری توی همه جملات از کلمه بابا یا سارا استفاده میکنی و توی همه تمرینات این دو کلمه هست تقریبا داری میافتی روی غلتک تادو هفته قبل نود درصد نوشته هات انگلیسی بود و زیاد از فارسی استفاده نمیکردی ولی الان از هردو زبان استفاده میکنی حتی توی نقاشیهای هم یک چیزایی مینویسی اگر هم کلمات رو به کار نبری از اعداد استفاده میکنی خوشبختانه پیشرفتت خوبه هم توی فارسی هم زبان و مربی زبانت کاملا ازت راضیه اوضاع املای فارسیت بد نیست املای هات همه خوب یا خیلی خوب هست املاهای زبانت هم همه بالای ۱۷ هست نسبت بچه های دیگه املات خیلی بهتره مربیت میگفت که خلیی خوب درس رو گوش میدی ویا دگیریت خیلی خوبه خدا رو شکر که مربی از ت راضیه و روز به روز درای پیشرفت میکنی البته توی مشق نوشتن کمی اذیت میکنی البته اگر دلت بخواد بی دردسر و در کوتاهترین زمان مینویسی اما اگر به دنبال باز ی باشی و من بگم تکالیفت رو بنویس مینویسی با اعمال شاقه و یک صفحه مشق رو سه ساعت تا پنج ساعت هم طول میدی تا تموم کنی ویک مشکل دیگه که داری این هست که دایم وسایلت رو توی مدرسه جا میگذاری یا گم میکنی همین الان که دارم برات مینویسم دفتر مشقت رو توی مدرسه گم کردی و اصلا هم به روی خودت نمیا ری و خیال نوشتن تکالیف رو نداری هر شب باید املا بنویسی و شما اصلا هیچ رغبتی نشون نمیدی میگذاردپی یک هفته همه رو باید من یکجا توی یک روز و معمولا روزمره باید بگم بنویسی و اینجوری روز تعطیل رو هم خراب میکنی و متاسفانه گوشت بدهکار حرفها من وبابات نیست نمیدونم باید در مقابل این کارها چکار کنم واقعا موندم مجبورت کنم هر کاری رو به موقع انجام بدی یا اینکه بگذار م به دل خودت باشی و هر وقت هر کاری رو دوست داری انجام بدی انشالله که زودتر بتونی خودت رو با این تکالیف وفق بدی و هر کاری رو به موقع خودش و بی دردسر انجام بدی خوب دختر گلم من باید برم انشا الله که دست و دلم به نوشتن بیاد و زود به زود برات بنویسم ودر پایان ۶9ماهگیت رو به خودم وخودت تبریک میگم نازنین مه جبین تاپست بعدی درپناه حق باشی خدانگهدار ت باشه تا بعد.

1394/10/9

پسندها (2)

نظرات (2)

نويسنده : مامان كژال
9 دی 94 13:58
سلام سونیا جون دوست خوب هم وبلاگیم من ژینو هستم تو جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کردم و به رای شما دوست خوبم نیاز دارم . فقط کافیه با موبایلتون کد 10 رو به شماره 1000891010 اس ام اس کنید تا بتونم تو جشنواره برنده بشم . ممنون می شم اگه این لطف رو در حق من بکنید .
زينب
2 اسفند 94 21:15