دخترک ومدرسه
می نشینی
دستانت
گره ای
و بندهای کفشت
چشمانت
برمی خیزند
نگاهت
گره ای
و بندهای جانم…
سلام وصدتا سلام به رو ی زیباترازماه گل دخترم خوبی انشاالله جان مادر بازم تاخیر و شرمندگی .
خوب نازنینم میرم سر اصل مطلب امروز میخوام برات از مد رسه رفتنت بگم از اول مهر راهی مدرسه شدی باید هر روز تکالیفت رو مینوشتی ولی برات مشکل بود وخیلی طول میکشید تا تکلیفت رو بنویسی وخیلی اذیت میشدی و اذیت میکردی بدترین تکلیفت نگاره د و ح بود خدا روشکریک هفته ای هست که تقریبا راه افتادی راحت وبا سرعت مینویسی نه اذیت میشی نه اذیت میکنی دو سه روزی هست نگا ره ها رو تموم کردید ورسیدید به نشانه ها وخیلی خوشحالی وبا ذوق ،شوق تکالیفت روانجام میدی علاقه ات روز به روز بیشتر میشه .کلاس زبانت هم به قوت خودش باقیه و پیشرفتت عالیه خوب عزیزم این یک گزارش مختصر بود از این روزها ی سرد پاییزی انشاالله سر فرصت با زهم برات مینویسم و درپایان ۶۶ ماهه شدنت مبارک دختر گلم به خدا میسپارمت تا بعد.
۱۳۹۴/۸/۹