سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 26 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

به از بهار طبیعت ، بهار تحصیل است

1393/7/1 19:16
796 بازدید
اشتراک گذاری

نخستین روز درس ، اولين روز مهر است. اولين روز مهرورزي است. روز آفتاب، روز شكفتن احساس ، روز زمزمه و لبخند، روز آشنايي دانش آموزان با كتاب، معلم ، درس و دنياي تازه است. آفتاب اولين روز مهر طلوع مي كند. مهر آن قدر بوي بهار مي دهد كه در پاييز بودن آن، به ياد نمي آيد. مهر فصلِ خشكيدن و زرد شدن و ريختن نيست. آغاز روييدن كتاب بر ساقه دست هاست. مهرتان پيروز و مهر ورزي تان هميشگي باد.
پس از نزديك به صد روز فاصله، اينك دلنشين ترين آهنگ زندگي ـ زنگ مدرسه ـ به فصل فاصله ها پايان مي دهد و خاطره انگيزترين دوران زندگي ، دوباره آغاز مي شود. كودكان به پياده روهاي خزان زده و پوشيده از برگ پائيز، بهارانه ترين لبخندها و بازي هاي كودكانه را مي بخشند. عطر روييدني دوباره ، دور دستِ صميميِ روستاها تا گستره پر هياهوي شهرها را پر مي كند. دست مهربان شما پدران و مادران ، دست هايي را كه فرداساز و آينده پردازند، از جويبار خانه به درياي مواّج مدرسه مي سپارند. صبح روز اوّل مهر ، بر همه شما دانش آموزان مبارك باد.
خواب تابستاني ميز و نيمكت هاي چوبي شكسته مي شود و در شلوغي ديدارِ هم شاگردي هاي سالِ قبل جان مي گيرد، سكوت حياط مدرسه در هياهوي دانش آموزانِ خوشحال، مي شكند. دوست هاي قديمي، حلقه دوستي را بازتر مي كنند و دوستان جديد را به جمع خود فرا مي خوانند. روز آغاز دوستي ها و صميمت هاي پاك بر شما ثمره هاي باغ زندگي مبارك باد.

سلام به  دختر نازنینم خوبی عزیزم امروز روز اول مهر بود و روز شروع مدارس و سال جدید تحصیلی و شما هم برای بار اول پا به مدرسه گذاشتی  سه ماه بود که انتظار امروز رو میکشیدی و این هفته آخر که خیلی بی تابی میکردی و مدام از من میپرسیدی که مدرسه ها کی باز میشه؟ منم بهت میگفتم سه شنبه و شما دائم میپرسیدی که کی سه شنبه میاد چند روز دیگه ؟ چند شب باید بخوابیم و بیدار شیم تا سه شنبه بیاد و من هر بار برات توضیح دادم که سه شنبه کی میاد از روز جمعه که رفتیم کیف و کفش و لوازم تحریر برات خریدیم که دیگه دل توی دل کوچولوت نبود و انقدر از من سوال میکردی که گاهی سر سام میگرفتم اما امروز صبح انتظارت به سر اومد و ماه مهر از راه رسید و صبح ساعت هفت و نیم از خونه راه افتادیم تا بریم مدرسه انقدر ذوق داشتی که کل مسیر رو برام شعر خوندی و حرف زدی و ذوق کردی ساعت هشت مدرسه بودیم و تا ساعت 10 جشن و شادی بر پا بود ساعت 10 شما رفتید کلاس و من برگشتم خونه اما دوباره ساعت یازده و نیم اومدم دنبالت و یک کم دیر رسیدم و شما از دستم ناراحت بودی که چرا دیر رسیدم ،منم اول ازت معذرت خواهی کردم و بعد  برات توضیح دام که چرا دیر شده و شما گفتی عیب نداره مامان دیگه نمیخواد معذرت خواهی کنی .از مدرسه که اومدیم بیرون تا خود خونه شادی کردی و ذوق کردی و از مدرسه و دوست داشتن مدرسه برام تعریف کردی یکسری لوازم دیگه باید برات میخریدم که رفتیم خریدم و بعدش اومدیم خونه و نیم ساعتی رو خونه بودیم و بعد من شما رو بردم گذاشتم خونه عزیزجون و خودم اومدم سرکار . خوب دختر گلم اینم از پست مربوط به آغاز مدرسه رفتن زود هنگامت . به خدا میسپارمت تا پست بعدی .بای بای

1393/7/1

پسندها (3)

نظرات (17)

مامان تارا
2 مهر 93 7:45
سلام به سونیا خوشگله و مامان مهربونش ، خوبین عزیزان؟ چه متن زیبایی ، اول مهر که میشه همه مون میریم به خاطرات دوران کودکی مون ، هییییییییییی چه روزهایی بودند و چه زود گذشتند!!!! سونیا جون 4 سال و نیمه میری مدرسه ؟؟؟؟؟؟؟ چطور؟
مادر محمد
2 مهر 93 19:12
سلام مامانی مهربون این گل زیبارو از راه دور و از دنیای مجازی تقدیم به شما میکنم. سونیا جون سال تحصیلی جدیدرو بهت تبریک میگم اگر مایل باشید لینک متقابل داشته باشیم منتظرتون هستم حتما به وبلاگ پسرم سر بزنید
بابا و مامان
3 مهر 93 8:26
فدای محصل کوچولو بشم من
مامانی ماهان جون
3 مهر 93 8:52
سلام مامان سونیای عزیز و سونیا جونم...صبحتون قشنگ..ای ول چه متن زیبااایی..خیلی به دلم نشست..به شما و سونیا جونمم مبارک
مامانی ماهان جون
3 مهر 93 8:52
مدرسه ها..وا!!!شدش خیلی با مزه بود..خودمو یاد خودم انداخت
مامانی ماهان جون
3 مهر 93 8:54
سونیا جونم خیلی خوشحالم که اینقد ذوق مدرسه داشتی خاله..ایشالله با موفقیت سر کنی گلم
مامانی ماهان جون
3 مهر 93 8:55
مامان خانومی سونیا جونم سال اولیه یا پیش دبستانی؟؟؟
❤مامان سونیا❤
پاسخ
پیش دبستانی میره خاله جون البته یکسال یا شایدم دو سال زود رفته
〰〰مامانِ چشمه بهشتى 〰〰
3 مهر 93 10:41
سلام اينقدر تعجب كردم كه دوباره سن شمار بالاى وبلاگ رو نگاه كردم! چرا اينقدر زود ؟ واقعا پيش دبستانى ميره يا مهدكودكه ؟
❤مامان سونیا❤
پاسخ
سلام بانوی مهربون خوبی تسنیم سادات عزیزم خوبه تسنیم جون هم امسال میره پیش دبستانی والا این دختر ما از بس حوصله اش سر میرفت ما زود تر از وقت تصمیم گرفتیم بفرستیمش مدرسه تا سرگرم بشه الان میره پیش دبستانی و خیلی راضیه و حسابی خوشحاله و مدرسه رو دوست داره
مامانی ماهان جون
3 مهر 93 12:16
بیا خصوصی گلم
مامان فتانه
4 مهر 93 2:10
موفق باشی عزیزم....انشالله دانشگاه رفتنت
〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰
5 مهر 93 8:57
سلام خيلى ممنون از محبتت شكر خدا خوبيم نه تسنيم سال ديگه انشالله ميره پيش چون نيمه دومى هستش سونيا جونم انشالله موفق باشه و بهش خوش بگذره روى ماهشو مى بوسم
مامان تارا و باربد
5 مهر 93 11:40
الهیی همیشه شاد باشید و سلامت خانوم کوچولو مبارک باشه عزیزم
مامانی
6 مهر 93 0:17
سلام خانوم طلای خودم مبارک باشه مدرسه رفتنت ،الهی که همه مراحلت رو به شادی سپری کنی و موفقیت ،بوسسسسس برای تو که اینهمه مدرسه رو دوست داری
مامان الهه
6 مهر 93 0:32
وای کلی سوپرایز شدم که فرستادیش مدرسه....اومدم نظرا رو خوندم دیدم پیش دبستانیه هرچند اونم زود فرستادی...ولی مبارکه به سلامتی
مادر محمد
7 مهر 93 12:09
سلام من با موفقیت شمارو لینک کردم
بابا و مامان
8 مهر 93 9:07
مامان نازنین زهرا
10 مهر 93 21:17
کلی لذت بردم از عکس سونیای عزیز یه عالمه سوال دارم ازتون برای زود گذاشتن دختر بانو به مدرسه که انشاالله به زودی مزاحم میشم به ماسربزنین خوشحال میشیم