سونیا سونیا 14 سالگیت مبارک

همه زندگی من سونیا

حوصله ام سر رفته

1393/2/25 19:40
630 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و صد تا سلام به روی زیبا تر از ماه گل دخترم 

 بازم عذر تقصیر با بت تاخیر 

ببخشید دخترم باز مامانی تنبل بیشتر  از دو هفته هست که هیچی برات ننوشته این روزها حوصله ندارم که بخوام برات بنویسم و متاسفانه همه ی  کارهای قشنگت رو فراموش میکنم و برات نمینویسم این روزهامون هم مثل همیشه داره میگذره و شما روز به روز داری بزرگتر و خانم تر و فهمیده تر میشی و من روز به روز دارم پیر تر میشم و به پایان خط نزدیکتر متاسفانه نمیدونم خاصیت این روزهای بلند یا کم تحملی من که شما هم در روز حداقل پنجاه بار میگی مامان حوصله ام سر رفته کارتون میبینی نهایتا یک ده دقیقه یک ربع و گله میکنی حوصله ام سر رفته  میری سراغ بازی اما هنوز ده دقیقه نشده که میگی حوصله ام سر رفته ؛ میری توی حیاط اما هنوز پنج دقیقه نشده میای تو و میگی مامان حوصله ام سر رفته .دلت میخواد بیست و چهار ساعت من بنشینم و شما بیای توی بغل من و من بوست کنم و حرفای قشنگ برات بزنم و نازت رو خریدار باشم و متاسفانه منم چون حوصله ندارم و کلا چند وقتی هست که حوصله ام سر رفته در توانم نیست که اونطوری که میخوای همراهیت کنم نمیدونم این بی حوصلگی از کجا نشات میگره ولی هرچی که هست حس خوبی نیست نه برای من و نه شما .

و اما مسئله استقلال طلبیت این روزها شدیدا عود کرده و خیلی دوست داری کارهای آدم بزرگها رو بکنی دوستداری بیای توی آشپزخونه و ظرف بشوی یا لباسها رو رو بند آویزون کنی و گیره بهشون بزنی, شلنگ آب رو بگیری دستت و حیاط رو بشوری, باغچه رو آب بدی  یا بیایی غذای رو که روگاز در حال پخت هست رو هم بزنی و تا من بیام اعتراض کنم سریع میگی خونه عزیز من اینکار رو میکنم خونه عزیز میگذارند من غذا رو هم بزنم ولی تو نمیگذاری و خیلی اعتراضهای دیگه ای میکنی زمانی که من بهت اجازه کاری رو نمیدم و گاهی میمونم سر دوراهی که کار من اشتباهه یا عزیز جون چرا عزیز اجازه میده شما بری سر قابلمه غذا که روی گاز داره قل میزنه ولی من حتی نمیتونم تصور بکنم که چنین اجازه ای رو بهت بدم گاهی نتیجه میگیرم که من خیلی ترسو هستم شاید هم  عزیز زیادی دل و جرات داره بلاخره عزیز سنش خیلی از من بیشتره و چند تا بچه بزرگ کرده پس روش من اشتباهه ولی با همه این اوصاف نمیتونم اجازه همچین کارهایی رو بهت بدم حتی اگر روشم اشتباه باشه .

توی انتخاب لباس که دیگه ابدا حرف من رو گوش نمیکنی و باید حرف حرف خودت باشه و من تنها تهدیدی رو که به کار میبرم و جواب میده اینکه اگر این رو نپوشی تنها میگذارمت توی خونه و خودم میرم سرکاردروغگو و این تهدید خوشبختانه سریع جواب میدهزبان و گاهی از خر شیطون پیاده ات میکنه . متاسفانه این روزها خیلی جیغ جیغو شیطانشدی و دائم داری آژیر بنفش میکشی و گاهی انقدر توی سرم جیغ میزنی که غیر قابل تحمله و من مجبور میشم با جیغ زدن ساکتت کنم .

این روها بیشتر توی خونه هستیم و فقط جمعه ها اگر هوا خوب باشه یکی دو ساعتی میبرمت پارک و دیگه به این برنامه روتین عادت کردی ولی از پنجشنبه شب تا جمعه عصر که بریم از خونه بیرون هزار با یادآوری میکنی که جمعه است و باید بریم پارک توی پارک هم زیاد سراغ اسباب بازیهای تک نفره میری مثل تاب و الاکلنگ هم خیلی دوست داری و من باید همیشه دنبال یک کوچولو بگردم  تا بیاد باهات الاکلنگ بازی کنه متاسفانه برنامه تفریحی دیگه ای در کار نیست و همین علت میتونه خیلی حوصله ات رو سر ببره .

متاسفانه هیچ کدوم از حرفهای قشنگت یادم نیست تا اینجا برات به یادگار بنویسم امیدوارم ببخشی گل دخترم

تا پست بعدی در پناه خدای مهربون باشی عزیزم

25/2/1393

 

پسندها (13)

نظرات (24)

〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰
25 اردیبهشت 93 20:14
واى دقيقااااااا عين تسنيم ....!!!!!!!!! نمى دونم چى كار كنم براى اين حوصله سر رفته
❤مامان سونیا❤
پاسخ
منم همینطور البته مشکل اینکه خودمم حوصله ندارم
مریم بانو
26 اردیبهشت 93 8:36
عزززززززززززززیززززززززززم شما کجا خط پایان کجا، دور از جونت من یه پیشنهاد خوب دارم توی اینترنت اگه یه سرچی بکنید سایت های خوبی در زمینه کاردستی های کودکانه پیدا می کنید باهم دیگه کاردستی درست کنید اوقات بیکاریتون یا مثلن اگه سونیا به نقاشی علاقه داره یه بوم نقاشی خیلی بزرگ بخرید و با یه طرح ساده که هر دوتاتون بپسندید با گواش که برای پوست بچه ها هم مشکلی نداره، نقاشی کنید یا مثلن با هم دیگه یه نمایش عروسکی بسازید با این عروسکای انگشتی یا اون عروسکای مخصوص خیمه شب بازیا یا باهم دیگه آشپزی کنید ولی نه آشپزی های پر خطر مثلن به سونیا بگید که بیاد دستیار سرآشپز بشه و تو رسوندن وسایل به دست شما کمک کنه و گاهی هم بهش اجازه بدین که مواد رو باهم قاطی کنه و ..... حتمن برای هر دوتاتون پیشبند آشپزی خوشگل مادر و دختری بدوزید که باهم ست باشن یا مثلن تو باغچه خونتون یا تو یه گلدون سبزی بکارید بپرسید تو شهر شما الان فصل چیه بعد همونو بکارید ببخشید اگه زیاد حرف زدم ولی کارهای زیادی رو میشه به شیوه ی مادر و دختری انجام داد که خییییییییلی هم حال میده
❤مامان سونیا❤
پاسخ
ممنونم ازت مریم جون با ایده های قشنگت سعی میکنم به کار ببندم حتما موفقیت آمیز خواهد بود
*یاسمین*
26 اردیبهشت 93 15:59
این دختر خانومای ما،همشون عین هم میموننایده های مریم بانو هم خیلی خوبه ها،ولی وقتی هوا گرم میشه،کلاً حس و حال همه چی از بین میره
مریم بانو
27 اردیبهشت 93 10:12
آپم عزیزم این پست رو به دوستای خوبم تقدیم میکنم که یکیشون قطعن تو هستی
مامان انیس
27 اردیبهشت 93 12:50
سلام عزیزم خوبی خسته نباشی از دست این بچه های مستقل ولی خدائیش خوبه که اعتماد به نفشون بالاست خوش و خرم باشید همیشه
مامانی
29 اردیبهشت 93 9:11
سلام گلم سونیا جون رو ببوسسسسسسس خصوصی داری
مریم بانو
29 اردیبهشت 93 15:40
سلام گلم لطفن حتمن به وبم یه سری بزن منتظرتم
مامان هديه
29 اردیبهشت 93 19:04
آپم بوووووس
مامان مهنا
30 اردیبهشت 93 16:53
این میپسندم چیه اومده دیگه کسی همت نمیکنه کام بذاره خخخخخخخخخخخخ
❤مامان سونیا❤
پاسخ
انوخ شما پسندیدی یا این الان کامنته گذاشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آجی مهربـــــــــــان
30 اردیبهشت 93 23:43
من فکر میکردم فقط فرناز این طوریه پس نگو بقیه بچه ها هم هر چی خودشون بخوان را باید بپوشنقربون استقلال طلبیتون بشم خاله جون
بابا و مامان
1 خرداد 93 17:19
فدای دختر ناز استقلال طلب
♥مرجان مامان آران و باران♥
2 خرداد 93 0:43
ای جانم عزیزمممممممممممم وای میدونم چی میگیییی منم با وجود باران دیگه حسی برام نمیمونه تا با اران طفلی بازی کنم
الی
2 خرداد 93 16:54
http://arash590.1000charge.com/ بیشتر مبلغ رو از این سایت در یافت کنید کارت شارژ با 80 درصد تخفیف شما 2 هزار تومان پرداخت می کنید و فقط 20 ردصد از میزان آن رو پرداخت نمی کنید دیگه نیازی نیست برای کارت شارژ 2000 تومن 300 تومن کم کنند از حسابتون
مامی محمود
3 خرداد 93 14:47
__________▓▒▒▓ ______▓▒▓_▓▒▒▓_▓▒▓ _____▓▒░▒▓__▓__▓░▒▓ _____▓▒▒▓_▓▓_▓▓_▓▒░▓ ___▓▒░▒▓_▓░▒▓_▓▓_▓▒▓ ___▓▓___▓▒░▒▓_▓▓_▓▒▒▓ ___▓_▓_▓▒▒▓_▓▒▒▓_▓▒▓ __▓__▓▒▓_▓▓__▓▒▒▓_▓▒▓ _▓▒▓_▓░▒▓__▒▓_▓▒▓_▓▓ ▓▒▒▓_▓▒░░░░▒▓_▓▓_▓▒░▒▓ ▓▒░▒▓_▓▒░░░▒▓_▓_▓▒░░▒▓ ▓▒░▒▓_▓▒░░░░▒▓_▓▒░░▒▓ _▓▒▒▓___▓▒░▒▓_▓▒░░░░▒▓ __▓▓_▓▒▓______▓▒░░░▒▓ _____▓▒░░░░▒▓_▒▓░░▒▓ ____▓▒░░░░░░▒▓█▓▒░▒▓ ____▓▒░░░░░░▒▓█_▓▒▓ _____▓▒▓_▓▒░▒▓█ _________▓▒▒▓_█ __________▓▒▓_█ _______________█ _████_________█ __█████_______█ ___████________█ ____█████______█ _________█______█ _____███_█_█__█ ____█████__█_█ ___██████___█_ ____████____█ تقدیم به دوستم وسونیای خوشکلم ببخشیدکه یه مدت نبودم دست ودلم ب نوشتن نمیرفت خوشحال میشم بازم بیاین پیشمون دوستتون دارم
مریم بانو
5 خرداد 93 9:42
ای مامان سونیای تنبل
مامان جون مهناز
7 خرداد 93 10:22
سلام عزیزم ممنون اومدی پیشمون دخملی گلتو هم ببوس فصل بهار انگار ادمو کسل میکنه عزیزم
ماماني
9 خرداد 93 17:02
عزززززيزم سونياجون حق داره مامانى .الان سن تحرك وكنجكاوى و دوست يابيه.پيشنهاد مى كنم مهد كودك بگذاريش يه مهد شاد ومفرح براش پيدا كنى.ظاهرا مهد نميره سونياجون. و البته حتما براى خودتون هم يه زمان منحصر به خودتون مثل ورزش يا تفريح خاص خودتون در نظر بگيرين.ان شاالله هر روز پر انرژى تر از ديروز.
آیسان مامانی ماهان جون
10 خرداد 93 10:29
سلااااااااااااااااام ماان سونیا جون تنبل و بی حوصلهههههه
آیسان مامانی ماهان جون
10 خرداد 93 10:33
وای این چند تا خط اول پستت چقد کم انرژی بودد..چرا اینقد کم حوصله این عزیزززمم...شاید به خاطر تغییر فصل باشه خیلیا تو این فصل اینجوری کسال میشن
آیسان مامانی ماهان جون
10 خرداد 93 10:33
قربونت برم سونیا جونی که تو هم این روزا کم حوصله شدی
آیسان مامانی ماهان جون
10 خرداد 93 10:43
دوست خوبم اینکه تو نمیتونی اجازه بدی خیلی از کارا رو سونیا جون انجام بده به خاطر حس مادری و ترس از عواقبشه ..برا همین حس مهربونی مادرانه هست که دوست دارن بجای بچه هاشون مریض بشن..درد بکشن تا بچشن تو آرامش باشهولی عزیز خانومم دارن کمک میکنن سونیا جون بزرگ شه و کارای بزرگترها رو یاد بگیره،ایشالله سایه جفتتون رو سر سونیا جون باشه تا یکیتون نازشو بکشه یکیتون کار یادش بده[لبخند
آیسان مامانی ماهان جون
10 خرداد 93 10:45
راستی ممامان سونیا خانمی..بزار عروس گلم ار یاد بگیره خبببببببب..من عروس تنبل نمیخواماااااااا..هواست باشه
آیسان مامانی ماهان جون
10 خرداد 93 10:47
وای این انتخاب لباس بین بچه ها همه گیر شده انگاری..ماهانم اینجوری شده
آیسان مامانی ماهان جون
10 خرداد 93 10:51
مامان جونیش دستت درد نکنه که جمعه ها قرار پارک با دخملی دارین