سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 22 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

درد دل با دختر گلم

1390/11/10 9:16
4,534 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به دخملی مامان قربونت بشم من مامانی چند روزی بود که برات هیچی ننوشته بودم آخه سرعت اینترنت خیلی پایین هست و نمیشه هیچ مطلبی رو ارسال کرد نمیدونم از کجا شروع کنم بگم خوشگل من از شیطونیهات بگم از شیرین کاریهات یا حرف زدنت جیگر من خوب از شیطونیهات میگم که بدونی کوچولو بودی چیکارا که نمیکردی چند شب پیش اسباب بازیهات رو آورده بودی و داشتی با هاشون بازی میکردی یه دونه توپ کوچولو توی اونها بود که افتاد و رفت زیر پارتیشن من که داشتم توی آشپز خونه شام میپختم بابا هم رومبل خوابش برده بود شما توپت که میره زیر پارتیشن سرت رو برده بودی زیر پارتیشن و داشتی میرفتی اون زیر که توپ رو در بیاری که اون زیر گیر میفتی من نمیدونم چطوری سرت رو اون زیر برده بودی یکدفعه دیدم دادت در اومد و جیغ زدی مامان مامان و من دیدم که ای داد و بیداد سونیا خانم تا کمر تشریف بردند زیر پارتیشن منم که ترسو جرات نداشتم بیارمت بیرون چون میترسیدم یه وقت موقع بیرون آوردنت جاییت زخمی بشه بعد داد زدم گیر افتادی مامان شما هم جیغ میزدی مامان دربیارم گیر افتادم مامان گیر افتادم با جیغ وداد ما بابا از خواب پرید و اومد شما رو از اون زیر درآوردت اولش خیلی ترسیده بودی و گریه میکردی اماوقتی من بغلت کردم و یک کم باهم بازی کردیم شما یادت رفته که چی شده و رفتی دنبال بازیت هنوز یک ربع نگذشته بود که دوباره رفتی بودی روی مبل داشتی بازی میکردی که توپت افتاد و رفت زیر مبل و شما هم رفتی بیاریش که زیر مبل گیر افتادی و داد زدی مامان گیر افتادم مامان بیارم بیرون خلاصه اینکه هر چی من به شما میگم مامان شیطونی نکن یک وقت خدای نکرده یک بلایی سرت میاد اما انگار نه انگار گوشت بدهکار نیست که نیست دوباره دوسه شب بعد از اون شب رفته بودی یک دونه از مای بیبی هات رو برداشته بودی رفته بودی چسبونده بودیش به بخاری که یکدفعه داد زدی مامان انگشتم سوخت انگشتم سوخت منم اومدم بردم دستت رو گرفتم زیر شیر آب من میگم الهی بمیرم برات خدا مرگم بده الهی مامانی هرچی من میگفتم شما هم تکرار میکردی و میگفتی الهی بمیرم برات خدا مرگم بده مامانی البته این حالت طوطی بودن رو خیلی وقته که داری و هر کلمه جدیدی رو میشنوی چند بار تکرارش میکنی که خوب یاد بگیری و یادت نره الهی فدای شیرین زبونیها و شیطونیات بشم من عشق مامان نفسم به نفس تو بسته است جیگر من دورت بگردم الهی خانم خوشگلم بقیه شیطونیهات و زبون ریختنهات باشه برای بعد گوگولی من .

10/11/1390

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)