سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 28 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

شیرین زبونی تا چه حد

1392/4/30 8:35
821 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و صد تا سلام به روی ماه گل دختر ناز خودمفرشته  مامانی بدونه مقدم میخوام برات چند تا از حرفهای قشنگت رو بنویسم که مبادا یادم بره و توی دفتر خاطراتت ثبت نشه عزیز دلم.

سونیا: مامان معدم درد میکنه معدم داره میترکه اوه

من وای مامان خدا مرگم بده کجات درد میکنه برای چی؟استرسسوال

سونیا :معدم درد میکنه برای اینکه شنگول و منگول رو من خوردماز خود راضیشیطان

و من و بابایی :قهقههتعجب

 

درو باز کردی لولاش روغن نداره صدا  میده  گفتی مامان

من :بله چی شده مامان سوال

سونیا :این چه دریه آخه ؟متفکر

من:مگه چه شه در مامانی عیبی دارهسوالمتفکر

سونیا :آخه این در این نجاره برای ما اورده همش قرچ و قرچ صدا میده از خود راضیچشمک

من :تعجبنیشخندقهقهه

 

بابایی: سونیا امروز رفته بودی خونه عزیز چیکار کردی؟سوال

سونیا : عمه رو گذاشتم روی آمپاس (تیکه کلام فیروز در سریال دود کش)شیطاناز خود راضی

من و بابایی:تعجبمتفکرکلافه

 

با هم نشستیم داریم شبکه پویا تماشا میکنیم البته شما تماشا میکنی و من دنبال کاری خودم هستم میخواد یک کارتن پخش کنه

سونیا: مامان این چه کارتونی میخواد بگذارهسوال

من:(اصلا هواسم نبود ومشغول کارهای خودم بودم)نمیدوم مامان بازنده

سونیا:بچه جون هواست کجاست خوب این کارتون شکرستان دار میذاره دیگهتعجبنیشخند

 

اگر چیزی یادم اومد بهش اضافه میکنم گل دختر قند عسلم فعلا تا پست بعدی در پناه حق .بای بای

30/4/1392

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (47)

ایران هنر
30 تیر 92 21:00
سلام اگه به داشتن کیفهای سنتی با طرحهای مدرن و رنگهای خاص علاقه دارید به سایت ما سر بزنید www.irhonar.ir
مامان موژان
30 تیر 92 22:31
الهی قربون این دخملی باهوش



خدا نکنه ممنونم از محبتتون خاله جون
مامان تارا
30 تیر 92 22:42
وای خدا تو چقد شیرین زبون و زبلی
مامانی جای من لپاشو گازبگیر

درمورد تغییر فونت آدرس این پست وب دخملی شکلک رو میذارم برو ببین راحت آموزش داده http://anis1391.niniweblog.com/post316.php
موفق باشی


چشم خاله حتما این کار رو میکنم ببوس تارجونم رو
مامان آوا
30 تیر 92 22:49
خیلی بامزه گفتی سونیا خانم


مرسی خاله
ستایش*مامان محمود
30 تیر 92 23:31
وای قربون شیرینم برم غش کردم ازخنده
من الان توآآآآآآآمپازم
خدانکنه معدت درد بادجیگرخاله


ممنونم خاله خوشحالم که باعث شادی شما شدم
مامان سحرناز
31 تیر 92 1:12
سلام به مامانی و سونیای گل شیرین زبون ... خاله جونی فکر کنم ما رو هم تو امپاز گذاشتی و دیگه بهمون سر نمیزنی ها راستی خونه ی نو مبارکتون باشه ... کتابای سونیا بالاخره به دستش رسید مامانی؟؟؟؟


ببخشید خاله حتما میایم پیشتون ممنونم از تبریکتون
نه هنوز بهش ندادم
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
31 تیر 92 3:18


ای شیطووووون....

مخصوصا توی مورد آخر...


ممنونم از محبتتون خاله
مامان نگار
31 تیر 92 9:08
ای بابا شما هم که یه مدتی ما رو گذاشتین تو آمپاز تا شیرین زبونی های سونیا جون رو نوشتین خب بابا تن تن بنویسین دیگه که ما دلمون براش تنگ نشه


ببخشید خاله سرم شلوغه توی ماه رمضونی به جای اینکه کارمون کم بشه بیشترهم شده تند و تند کتاب میاد خونه هم که وضعمون رو میدونی تاز اسباب کشی کردیم و گرفتاریم سعی میکنم من بعد تند و تند بنویسم تا شما نرید روی آمپاز
مامان آروین (مریم)
31 تیر 92 10:11
واقعا بچه های این دوره زمونه با توجه به حرفها و استدلال هاشون ، یه پا وکیل مدافع هستند برای خودشون ...... و 1000 ماشاالله به دختر ناز و خوشگل که با این شیرین زبونی هاش دل همه رو برده ........


بله میبینی خاله بچه های این دوره زمونه رو هزار ماشالله بهشون باشه که همیشه در حال دلبری هستند
مریم بانو
31 تیر 92 12:34
واااااااااای خدا این دختره چقد شیرین زبونه ماشالله
خدا حفظش کنه
من هنو تو کف شنگول و منگولم
والا اگه گرگه سونیا باشه منم حاضرم خورده بشم شنگول و منگول که عددی نیستن
بوووووووووووووووسش کنید بجای من


ممنونم خاله جون از این همه محبت شما
آیسان مامان ماهان
31 تیر 92 12:40
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ شمام برین پارک افطاری بدین مارم دعوت کنین خخخخخخخخخحالا هفته دیگه خودم پارک افطاری میدم عکسشم میزارم که بیشتر روزتون مورد حق قرار بگیره چه نازنین مردم آزاریم من که باعث میشم روزه شما بیشتر قبول شه


افطاری چه قابل داره عزیزم شما تاج سرید قربون اینجور مردم ازاری بشم من
آیسان مامان ماهان
31 تیر 92 12:41
حالا کدوم شنگول کدوم منگولین


نمیدونم والا
آیسان مامان ماهان
31 تیر 92 12:42
خسیسا یه ذره پول بدین این لولا در رو درست کنین بچه اذیت نشه خووووووووو این همه کار میکنین برا کی برا چی؟؟؟؟...ای ول سونیا جونم


چشم حتما این کار رو میکنیم سرمون یک کوچولو خلوت بشه بعدش لولا رو هم درست میکنیم خاله
آیسان مامان ماهان
31 تیر 92 12:44
الهی فدات سونیا جونم این آمپازت منو کشته عجییییییییییییییییییییییجم


مرسی خاله جونمــــــــــــــــــ
آیسان مامان ماهان
31 تیر 92 12:52
والله مامان سونیا همینو بگو به این پدر و پسر البته اون آب بازی پست قبلی هم به اضافه کار هرروزمونه هااااااااااا،،همین دیگه خونه که میرسیم تقریبا 12.5 ،یک نصف شب شده سحری میخوریم میخوابیم،،خدا رو شکر رمضونی یه ساعتی دیر میریم ادارهوگرنه من از خستگی میمردم


انشالله موفق باشید و همیشه بهتون خوش بگذره
مامان فافا
31 تیر 92 15:42
سونیا جان چه حرفای بامزه ای میزنه
مخصوصا اینکه شنگول و منگولو خورده


بله این دختر ما خیلی شیرنه خاله
مامان ستایش
1 مرداد 92 0:56
سلام عزیزم - نی نی من توی مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده ممنون می شم اگه کد 709 رو به شماره 20008080200 اس ام اس کنید . ممنون می شم بعد از رای دادن یه پیام توی وبلاگم بگذارید. خدا این دخترخانم خوشگلوواستون حفظ کنه
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
1 مرداد 92 1:21
ماشالا به شیرین زبونیات عزیزم.
خدا حفظت کنه کلی از دستت خندیدم عروسکم.


ممنونم خاله مهربون
بهناز مامی یلدا و سروش
1 مرداد 92 2:16
قربون این گل دختری بشم من که این قدر شیرین زبان شده. من اگه اونجا بودم حتما یه گاز اساسی میگرفتمش
خصوصی داری گلم


خدا نکنه خاله جون مهربون بفرمائید خاله در خدمتتون هستیم گاز چه قابلی داره
☆ یاسمین ☆
1 مرداد 92 13:07
وای که چقد شما شیرین زبونی گل خاله،ماشاله بهت


ممنونم خاله مهربون یاسمن جون رو ببوسید برام
خاله بهاره
1 مرداد 92 17:51
شیزین زبون فدای شیرین زبونیات


ممنونم از این همه محبت خاله جون
مامان پریسا
1 مرداد 92 22:34
خدا حفظش کنه با این شیرین زبونی ها


مرسی خاله انشالله پریسا جون رو خدا براتون حفظ کنه
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
2 مرداد 92 1:35
عمه رو گذاشته تو امپاز؟ یعنی چه بلایی سرش اورده دقیقا؟!


والا منم نمیدونم خدا میدونه فقط سونیا خانم لطف فرمودند و همین یک تیکه اش رو برای ما گفتند
الهه مامان یسنا
2 مرداد 92 10:03
سونیا خانم با این حرفهات منو گذاشتی تو امپارس !! امپارس نه ها آمپاااااااااااااااااااارررررررس


ممنونم خاله محبت داری یسنا جونم رو ببوسید
آیسان مامان ماهان
2 مرداد 92 10:06
سونیا جونم عزیز دلم ،این مامان خانومیت ،لوغوز میخونه ،میگه شیرین زبونی از سونیا یادش اومد میکنه مییاد خبر میده ما رو میزاره تو آمپاس..حالا من از شما میپرســــــــــــــــــــــــــم؟؟؟؟
عایا شیرین زبونی جدیدی نداری؟؟؟نه داری یا نداری؟؟؟؟


دارم ولی مامانی تنبل انقدر نمینویسه تا بیشترش رو یادش میره
آیسان مامان ماهان
2 مرداد 92 10:07
سونیا خانوم ،مامان مهربون چطور بود،خوب قمپز در کردم..حرفای فیلمه رو کندم آوردم تو کامنت گذاشتم

اره خاله خیلی کارت قشنگ بود مردم از خنده ممنونم از این همه انرزی مثبت
آیسان مامان ماهان
2 مرداد 92 10:41
سلام عزیزم،،ولادت حضرت امام حسن مجتبی بر شما و خانواده محترم مبارک،،در روز قیامت از شفاعت ایشان بینصیب نمانیم انشالله


ممنونم عزیزم عید شما هم مبارک باشه
آیسان مامان ماهان
2 مرداد 92 12:07
اوا مامان سونیا من همه قمپز و آمپازا رو غلط نوشتم که صحیحش اینجوریه پ







بله عزیزم اینجوریه
آیسان مامان ماهان
2 مرداد 92 12:13
خاله مهربونش این ماهانی از الان همچین شیوه گره ،هر کی ازش بپرسه فلان نقاشی خوب یا فلان چیز خوبی که داره مال کیه در دم میگه مال تو بعد میره تو گوش اون یکی میگه اینجوری بهش گفتم که دلش نشکنه معلومه که مال تو..یه همچین پسملی دارم من


پس یک همچین پسری دارید شما
مامان متین و مهبد
2 مرداد 92 13:55
قربون تیکه کلامت عزیزمی که اینقدر شیرین حرف میزنی.
مامان تارا
2 مرداد 92 15:58
رمز
مامان بهار
2 مرداد 92 17:12
شنگول و منگول خوردنش خیلی با مزه بود کلی خندیدیم از این همه با نمکی!! ببوسش از طرف خاله
ندا
2 مرداد 92 23:39
فدای شیرین زبونیات دختر
مامان سحرناز
3 مرداد 92 0:08
خاله جون ممنون که بهمون سرمیزنی منم میلاد کریم اهل بیت رو بهتون تبریک میگم و امیدوارم که همیشه خوش باشید تو این شبهای عزیز ملتمس دعا هستیم..
مادر آیاتای
3 مرداد 92 10:29
ای جوووونم. عاشق این صحبت های دختر بچه ها. به هرحال معمولا از پسربچه ها جذاب ترن. خیلی بامزه بود. آخه این چه دریه؟ راستی مامان سونیا جون مهربون رمز جدید رو براتون خصوصی گذاشتم.
مامان عبدالرحمن واویس
3 مرداد 92 12:27
ای جانم عزیزم فدای اون زبون ریختنانت من عاشق اینجوربچه هام خداحفظت کنه گلم
مامان مهدیس و ملیسا
3 مرداد 92 18:05
خصوصی عزیزم
مامان آرین
4 مرداد 92 1:25
قربوووووووووووون شیرین زبونی هات برممممممممممممممممممممم خانم طلا.
نسیم-مامان آرتین
5 مرداد 92 12:24
ای جون دلم شیرین زبون
مامان تارا و باربد
6 مرداد 92 13:15
چه شیرین عسل نازنینی میگم شنگول و منگول چه مزه اند ؟ بچه جون حواست رو جمع کن هی بقیه رو میزاری تو آمپاس هزار ماشالا به جون این دخمر طلایی میگم نجارتون رو ادب کنید چرا در تقلبی بهتون داده این چه وضعیه آخه طاعات و عبادتتون قبول حق همه لحظه هاتون شاد و شیرین
مامان تسنيم سادات
6 مرداد 92 15:00
سلام مامان سونياجون عزيز حال و احوالتون چطوره ؟ خونه جديد خوبه ؟ جا افتادين ؟ طاعاتتون مقبول ما رو از دعاى خير فراموش نكنيد اون شنگول و منگولم خيلى با حال بود
مامان سانلی
6 مرداد 92 17:35
وای اینجا چقدر خبرا بوده و من دیر رسیدم خونه جدید مبارک.....ایشاا.. توی خونه جدید یه عالمه اتفاقهای خوب انتظارتونو میکشه...یه عالمه جشن و خوشی و سلامتی و نی نی جدید شش سالگی خوشبخت شدتنون هم مبارک باشه 60 سالگیش ایشاا... تیرماههای خوش یمنتون مستدام
مامان آرشيدا قند عسل
7 مرداد 92 9:42
اي واي شنگول و منگول خوردي معذده ات درد گرفته عزيزم خوب عرق نعناع بعدش بخوري خوب ميشي ها از ما گفتن!! خو راست ميگه دخترم اين چه نجاريه اصلا ديگه بهش نگيد بياد واستون دربسازه كه هي قرچ قرچ صدا كنه عمه رو گذاشتي رو آمپاز اي خدا ، اي بابا خو حواست رو جمع ماماني وقتي داره شكرستان پخش ميكنه بوسسسسسسس براي تو شيرين زبون
مامان محمد و ساقی
7 مرداد 92 15:05
خدای من چقدر این دخمل شیرین زبون و باهوشه امپاز مامانی حواست باشه چه کارتونی میخواد پخش بشه باشه؟
زهره مامان بارسین
7 مرداد 92 16:40
ماشاا... به شیرین زبونیات عسل خاله . مامانی چند تا عکس از دخمل گلمون بزار بیشتر ببینیمش
mamanebaran
9 مرداد 92 13:21
فدات بشممممممممممممم شیرین زبون با هوش آمپاززززززز خیلی باحال بود فدات بشم که این روزا انقدردلبری می کنی
مامان آنی
16 مرداد 92 17:14
گه راست میگه دیگه سونیاجونی این دیگه چه دریه که نجار آورده