سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 22 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

موهای چتری

1392/2/18 20:49
1,081 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل دختر شیرین زبون من الهی مامانی فدای دخمل شیرین اداش بشه این روزها آنقدر شیرینی و شیرین حرف میزنی که من  دلم میخواد درسته قورتت بدم  همه حرفات شیرین اما من چون دیر به دیر میام تا بنویسم خیلی هاش رو یادم میره حالا هر چی یادم بیاد رو برات مینویسم .

یک برس یا شونه برمیداری و میفتی به جون این موهای من و هی شونه میکنی هی شونه میکنی که از سوزش و خارش سر نمیدونم از دستت چیکار کنم. بهم میگی بگذار شونه کنم میخوام موهات  رو برات چتری بزنم به هیچ طریقی هم از این کارت دست بردار نیستی. یا چند روزی هست گیر دادی میگی مامان موهای من رو چتری برام بزن (آخه توی کتاب عکس یک دختر هست موهای جلوش چتریه )عمه بهت گفته دوست داری مامان موهات رو چتری بزنه شما هم حسابی خوشت اومده و گیر دادی به چتری کردن موهات .بابایی دیشب بهت گفت میخوای موهات رو خیلی کوتاه  کنیم مثل پسرا گفتی نه بابا اگر پسر میخوای برو برای خودت یه پسر بیار من موهامو کوتاه نمیکنم پسرت بشم  من سونیام پسر نمیشم .

دیشب اومدی نشستی پیشم میگی مامان سونیا نباید حرفهای بد بزنه نباید به بزرگترها  بگه تو باید بگه شما سونیا نباید چیپس و پفک و از این جورچیزا بخوره براش ضرر داره .باید قبل از اینکه چیزی رو بخواد  از کلمه لطفا استفاده کنه  وقتی میخواد چیزی رو به کسی بده بفرمائید بگه مگه نه

اومدی میگی مامان پاشو دوربینو بده میخوام از جک جونورا عکس بگیرم این اصطلاح رو از کجا یاد گرفتی الله اعلم البته فکر میکنم از تلوزیون یاد گرفتی وگرنه جای دیگه این اصطلاح رو از زبون کسی نشنیدی 

تمام سریالهای تلویزیون رو دونه به دونه با شخصیتهاش میشناسی به طوری که دیگه دیشب آنقدر سوال پیچم کردی میخواستم چند تا جیق از دستت بکشم دیشب میخواستم سریال بالهای خیس رو ببینم که اومدی نشستی و گفتی مامان فیلم افرا و ساراست گفتم بله شما هم نشستی هی سوال کردی چرا اینا ملافه هاشون خونیه  چرا تو بیمارستانن چرا دکتر اومد بالا سرشون چرا مریض شدن این کیه دکتر  اومده بالای سرش دو باره اون یکی رو توی اتاق عمل نشون میداد پرسیدی این کیه چرا اینطوری شدن هرچی بهت گفتم مامان نبین شما .بدرد شما نمیخوره این قسمتش بگیر بخواب باید صبح زود از خواب بلند شی ولی کو گوش شنوا هی سوال کردی هی سوال کردی منم نمیدونستم چی برات بگم یک کوچولو چیزی در حد سنت باشه برات توضیح دام اما ابدا قانع نشدی (خدائیش نمیدوستم چی بگم برات)

جدیدا کلمه عاشقتم رو یادگرفتی و دائم استفاد میکنی مامان من عاشقتم . مامان برام پت و مت بزار من عاشق پت و متم . مامان بابا کجا رفته من دلم براش تنگ شده من عاشق بابام . صبح عمه میخواد بیاد دنبالم من رو ببره من عاشق عمه و توام و این کلمه عاشقتم در مورد مواد خوراکی و عروسک ولباس و هرچیزی دیگه ای برات کاربرد داره

وکلمات دیگه اینه مامان اینو چند خریدی چند تومن شده حالا هرچی میخواد باشه و قیمتی رو هم که خودت خیلی دوست داری هفتاد وده تومنه(مامان این بلوزت رو چند خریدی؟20 تومن،مامان این دامن رو چند خریدی، مامان نون رو چند خریدی؛مامان روسری رو چند خریدی؛و این سوال شامل همه چی میشه هرچی که من بپوشم بخرم و یا بخورم هرچیزی که بیاد خونه ما)ویا میگی مامان این رو کی خریدی و یا این رو کی برات خریده

هر چیزی که یک کم گرد باشه حالا هرچند بزرگ باشه مثل پرتقال،سیب،لیموترش و... می گیری توی دستت تا باهاش پر و پوچ بازی کنی اول میگیریش توی دستت بعد دستت رو میبری پشتت و دوباره میاری جلوی من و میگی توی کدومه هرچی میگم مامان این خیلی بزرگ از دستت بیرونه و همش پیداست حرفم رو گوش نمیکنی و به بازی خودت ادامه میدی و جالب اینجاست که هر چند بارم که دستت رو پشتت میبری دستت رو عوض نمیکنی بازم چیزی رو که مثلا قایم کردی توی همون دستت هست که از اول بود.

با عمه حرفتون شده بهش گفتی اگر من رو اذیت کنی میرم وبلاگت رو حذف میکنم

خوب اینا باشه بقیه اش باشه برای بعد عزیز دلم اگر یادم بیاد بعدا برات مینویسم در پناه باریتعالی نازنینم

1392/2/18

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (52)

علامه کوچولو
21 اردیبهشت 92 21:03
سلااااااااااام امام محمد باقر علیه السلام فرمودند :اگر مومنی را دوست دارید آمدن رجب را به او مژده دهید عیدتان مبارک
ღ منا مامان امیرسام ღ
22 اردیبهشت 92 1:46
اااااااااای جان.خوب ماهم عاشق شماییم عزیزم وای خدا اونجایی که به عمه جونش گفته وبلاگت رو حذف میکنم خیلی بامزه بود شونه زدن رو نگید مامانی که حالا سونیا جونی دختره من چی بگم بوووس برای سونیای عزیزم
مامان نوژا
22 اردیبهشت 92 8:49
واییی شما چه دختر با ادبی هستییی
مریم بانو
22 اردیبهشت 92 10:10
وااااااااای یعنی اگه این سونیا جلو من باشم میخووووووووورمش انقده که عسله این دختر خدا براتون حفظش کنه
مامان ماهان
22 اردیبهشت 92 10:36
رجب هنگامه راز و نیاز است برای عاشقان فصل نماز است رجب درگاه غفران الهی برای بندگانش باز باز است.. حلول ماه مبارك رجب مبارك
مامان ماهان
22 اردیبهشت 92 10:38
اي جااااااااااااااااانم سونيا با ادب و با كلاس من،خوب مامانيش موهاي دخملمونو چتري بزن ديگه!!!!!!!!!! سونيا جون به قول خودت من عاشقققققققققققققتم اما با غلظت بيشتر
مامان موژان جون
22 اردیبهشت 92 10:58
ای جانم دختر شیرین زبون مامان سونیا عزیزم در تعجبم که بچه های این دوره خیلی باهوشن دخملی منم وقتی برنامه هاشو میبینه دیالوگ های برنامه رو قبل از اونا میگه منو باباجونش خیلی تعجب میکنیم
مامان آروین(مریم)
22 اردیبهشت 92 12:59
چه دختر با ادب و با تربیتی ....... سونیا جوونی ما هم عاشق شمائیم ........
الهه مامان یسنا
22 اردیبهشت 92 14:51
سونیا خانم میدونی منم عاشق شمام... خیلی بلایی.. آرایشگر کوچولو این سوال کردنتانون در مورد قیمت انگار اپیدمیه نه؟ یسنا هم همش میگه اینو چند خریدی؟؟
مهتاب
22 اردیبهشت 92 15:21
جونمممممممممممممم چقدر بانمکی مامانی حیف نیست موهای بین قشنگی رو کوتاه کنی سونیا جون با این موها مثل فرشتهای توی داستانهاست عاشقتم کوچلو مامانی حکایت دیدن برنامه های تلوذیون همه جا هست کارمن بجایی رسیده که بعضی مواقع دخملی میگه شما کارت انجام بده من بعدا برات تعریف میکنم راستی باید یک فکری بکنیم برای این مسئله
مامان منتظر
22 اردیبهشت 92 17:29
اینم واسه سونیا جون
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
22 اردیبهشت 92 17:31
اوووووووووف مادر. همینطوری زدم تخت سینم.
مامان دخترا
22 اردیبهشت 92 18:23
ماشششششششششاللللللا به این زبون. اسفند و صدقه فراموش نشود لطفاً!
خاله الهام
22 اردیبهشت 92 18:27
lعكساي دخمل نازمونم بزاريد لفطا
مامان شاهزاده خانم
22 اردیبهشت 92 20:29
فقط میگم عااااااااااااااااااااااااااااااشقتم
مامان ماهان
23 اردیبهشت 92 8:03
ميبيني خانمي ،ما دلتنگ كيا ميشيم ،،همون كيا ميزنن سرمونو ميشكنن،، آخه عروسي هم توفيق اجباري بود.. در ضمن گلم شما خودتون گليد و مامان نمونه برا سونيا جونم
مامان آرشيدا قند عسل
23 اردیبهشت 92 8:10
واي خيلي باحال بود خو راست ميگه ببين بابايي اگه پسر ميخواي برو يكي بيار ديگه بهع دختر ما چيكار داري والله !!! چي چي گفتي عمه الان وبلاگتو حذف ميكنم عجب نقطه ضعفي به به منم عاشقتم گلي خانوم
نسیم-مامان آرتین
23 اردیبهشت 92 8:41
ای جون عزیزم منم عاشقتم گلم از دست ما ناراحت شدی یهو وبلاگمونو حذفن کنی
مامان آنی
23 اردیبهشت 92 10:11
الهی دختر ناز و با ادب و زیبا همیشه سلامت باشی
مامان سيد محمد سپهر
23 اردیبهشت 92 11:33
حلول ماه مبارك رجب مبارك، التماس دعا راستي تشريف بيارين و اولين تشويق تاج سر توسط معاونت صدا را ببينين
مامان سيد محمد سپهر
23 اردیبهشت 92 11:34
منم عاششششششششششششششششقتم سونيا!
مامان سيد محمد سپهر
23 اردیبهشت 92 11:54
عزيز دلم ممنون بابت تبريكت .باور كن زن نمونه را از ديد شوهر بايد سنجيد و بس!
مامان تارا و باربد
23 اردیبهشت 92 13:38
آفرین به سونیا خانوم گل که عشق منه با اون حرف زدنش
مامان مهرو
23 اردیبهشت 92 16:54
سونیا جون یه بوس خوشمل چند تومن؟؟
مامان سانلی
23 اردیبهشت 92 17:52
ما هم عاشق سونیا خانوم با ادب و دوست داشتنی هستیم فدای پر یا پوچ بازی کردنت خیلی با مزه بود
محمد
23 اردیبهشت 92 22:43
شادباشیدوسلامت
مامان ضحی
23 اردیبهشت 92 23:53
مامانی ماهم دوست داریم این دختر شیرین زبو و باادب رو درسته قورت بدیما
نیلوفر
24 اردیبهشت 92 1:03
____█████____█████ ___██♥◊◊◊◊██_██◊◊◊◊♥██ _██♥◊◊___◊◊█_█◊◊___◊◊♥██ ██♥◊◊_____◊◊█◊◊_____◊◊♥██ ██♥◊◊______◊◊◊______.◊◊♥██ ██♥◊◊_______◊________◊◊♥██ _██♥◊◊______________◊◊♥██ __██♥◊◊___________◊◊♥██ ____██♥◊◊_______◊◊♥██ ______██♥◊◊__◊◊♥██ ________██♥◊◊ ___________██♥◊◊ _____________██♥◊◊ _______________██◊ خدا حفظش کنه ما آپیم خاله جونم
مریم بانو
24 اردیبهشت 92 10:10
دوست خوبم سلام تابحال برای هیچ خاطره ای دعوتنامه نفرستادم اما الان ازتون می خوام به خونه ام تشریف بیارید و نظر بدید لطفن عادلانه قضاوت کنید سپاس
بهاره
24 اردیبهشت 92 14:23
فدای این دختر ناز نازی باهوش بشم من[قلب.


مامان علی خوشتیپ
24 اردیبهشت 92 14:29
الهیییییییی چه شیرین زبونه ماشاالله...وای راست میگه دلتون میاد موهای به این قشنگی رو کوتاه کنید؟ سونیا عزیزم بیا با خاله پر یا پوچ بازی کن..یه همچین موقعایی خاله اینقدر خنگ میشه که اگه هندونه هم بگیری تو دستت خاله بازم اشتباه میکنه...باور نداری از علی بپرس
مامان علی خوشتیپ
24 اردیبهشت 92 14:29
مگه عمه جون هم وبلاگ داره؟
مامان علی خوشتیپ
24 اردیبهشت 92 14:30
وای عزیزم...بچه های امروزی همه عاشقتم رو یاد گرفتن سونیا گلی عاششششقتیم
مامان هديه
24 اردیبهشت 92 14:33
سلام اي جانم چه دختر نازي داري اسمشم مثل خودش نازه موهاي بورش ياد بچگيام انداخت يادش بخير وبلاگ زيبايي داري عزيزم ممنون از اينكه درخواست دوستي رو قبول كردي منتظر ديدارت هستم
بهار
24 اردیبهشت 92 14:52
خصوصی مامانی
mamanebaran
24 اردیبهشت 92 14:53
الهی قربونت برم که میگی عاشقتممممممممممممممممممممممم , مامانی فکر کنم این بهترین کلمه ای که از زبون فرشته های کوچولومون می شنویم , دای دختر کنجکاومم بشم که دلش میخواد همه چهی رو براش توضیح بدی , قربونت برم که میخوای موهاتو چتری بزنی , خب دخمرمون راست میگه دیگه پسر میخواید پسر بیارید عزیزم یه فرشته تمام عیاره
☆ یاسمین ☆
24 اردیبهشت 92 15:35
از یه دختر خوشگل و باادب مثل سونیا جون،این طور حرف زدن دور از انتظار نیست.ماشاله به شیرین زبون خاله که انقد نازه.ترو خدا ازش عکس هم بذار مامانی
مامان فتانه
24 اردیبهشت 92 18:43
عاشق این سوال کردناشونم...ای جان خوب موهاشو چتری کنین براش؟
ستایش*مامان محمود
24 اردیبهشت 92 20:39
واای سونیااشقتم بااین شیرین زبونیت گلم چقدم بابادبه موش نخورت جوجو
مامان تسنیم سادات
24 اردیبهشت 92 21:22
وااااااای.... من سونیام پسر نمیشم ...!!! چقدر باحال بود خیلی خوردنی هستی
معصومه
25 اردیبهشت 92 10:54
سلام برای من دعا کنید
مامان ریحان عسلی
25 اردیبهشت 92 11:04
سلام ای جونم شیرین زبون ...راست میگه سونیا خانم حیف نیست که می خوای موهاشو چتری بزنی مرسی که به ما سر زدید
مامان هدیه
25 اردیبهشت 92 11:19
وای وای وای سونیا خوشگله این ادبت منو کشته انگاری قراره خوشگل خانوم تو آینده اقتصاد بخونهاز الان داره رو قیمتها کار میکنه اون بازی گل یا پوچت هم که خیلی خنده داره
مامان آوا
25 اردیبهشت 92 11:20
سلام خانمی ممنون که به من سر زدین اگه کمتر مینویسم به خاطر کمی وقتی که دارم انشاالله امتحانم تموم بشه جبران میکنم.سونیا جونو ببوسین
مامان سيد محمد سپهر
25 اردیبهشت 92 15:02
مي دونين وقتي محمد سپهر با بچه هاي شيرخوارگاه روبرو شد چه كار كرد؟ راستي صحبت كردم انشاء الله وقتي دوباره تماس تلفني هم برقرار شد خبرت مي كنم.
مامان آرین
25 اردیبهشت 92 18:32
عزیزززززززززززززززم سونیای شیرین زبون.مامانی منم جای شما بودم دلم میخواست درسته قورتش بدم این شیرین خانم رو. من عاشق حرف های سونیا جون هستم خدا حافظش باشه خیلیییییییی شیرینههههههههه.
مرجان مامان آران
25 اردیبهشت 92 23:48
عزيز دلممممممممممممم قربون ادبت دوست دارم زياددددددد
مامان بهار
26 اردیبهشت 92 0:47
سونیا خوشگلم! همینجوری ناز هستی فسقلی! چتری بزنی چی بشی؟؟ فندقک ما رو ماچ آبدار بکنید بوس دیگه فایده نداره خیلی حرفای با مزه می زنه ، فکر کنم خستگیتون در بره حالا وبلاگ عمه رو حذف نکنی بلا!
مامان ایدین
26 اردیبهشت 92 3:35
_________¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤ __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_________¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤ مهربون همیشگی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ من آپم ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ گذری ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نیم نگاهی ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ نظری ¤¤¤¤¤¤¤ __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ______________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____________________¤¤¤¤¤¤ ______________________¤¤¤¤ _______________________¤¤
خاله زیبا
26 اردیبهشت 92 11:41
وبلاگ حذف می کنییییییییییی ؟؟؟؟
علامه کوچولو
26 اردیبهشت 92 19:07
از رسول اکرم(ص) روایت شده که فرمودند: ” از نخستین شب جمعه ی ماه رجب غفلت نکنید چه آن شب را ملائکه “شب رغائب” نامند و آنچنان است که چون ثلث شب بگذرد در آسمانها و زمین ملکی باقی نمی ماند مگر اینکه درکعبه و حول آن جمع می شوند و خداوند به آنها خطاب فرموده ، گوید: ای ملائکه ی من ! هرچه میخواهید از من بخواهید … آنها گویند : پروردگارا !، حاجت ما این است که روزه داران ماه رجب را بیامرزی . خدای تبارک و تعالی فرماید : چنین کردم و مناسبتر آن است که هرکس این خبر را بشنود در این شب بر ملائکه درود بسیار بفرستد اَللُمّ عَجِّلِ لِوَلیِکَ اُلفَرَج . ما رو هم از دعای خیر خودتون محروم نفرماییدالتماس دعا
مامان محمد و ساقی
27 اردیبهشت 92 19:51
چه زبونی داری سونیا جون خیلی جالب بود. ببخش من این پست رو جا انداخته بودم