سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 22 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

روزکودک بر دخترنازنینم مبارک

دل کودک، حتی از آب چشمه زلال تر است. کافی است برای فتح قله های محبت آنان،  تنها یک بار مقابل دل های بی ریایشان بایستید و با مهربانی بگویید: سلام! با یک تبسم می شود در دل هایشان ماندگار شد. راه رسیدن به قلب صافشان کوتاه است.  کودکان، با بازی هایشان زندگی می کنند، ولی زندگی آنها را بازی نمی دهد؛ کاش می شد همیشه کودک ماند!   سلام برگ گلم روزت مبارک عزیزم امروز بازم یک روز کودک دیگر رو با هم تجربه خواهیم کرد انشالله که روز خوبی برای شما و همه کودکان سراسر دنیا باشه  ...
16 مهر 1395

6سال و 6 ماه و6روز

عزیزترینم,فرزندم  من مادرت هستم... من با عشق, با اختیار, با اگاهی تمام پذیرفته ام که مادرت باشم  تا بدانم خالقم چگونه مخلوقش را دوست میدارد هدایت میکند و در برابر خواسته های تمام نشدنی اش لبخند میزند و در اغوشش میگیرد, من یک مادرم هیچ کس مرا مجبور به مادری نکرد... من به اختیار مادر شدم تا بدانم معنی بی خوابی های شبانه را تا بیاموزم پنهان کردن درد را پشت همه حجم سکوتی,که گاه از خودگذشتگی نامیده میشود... تا بدانم حجم یک لبخند کودکانه ات می تواند معجزه زندگی دوباره ام باشد... من نه بهشت می خواهم نه اسمان و نه زمین ... بهشت من زمین من و زندگیم نفس های ارام کودکی توست که در اغوشم رویای پروانه ارزوهایت را میبینی... من مادرم ,هم...
15 مهر 1395

روز دختر مبارک

سلام و صد تا سلام گرم به روی زیبا تر از ماه دخترک نازنیم عزیز دلم امروز 14 مرداد ماه مصادف با روز اول ذی القعده و میلاد با سعادت حضرت معصومه سلام الله علیه هست  این روز قشنگ رو که روز دختر هست به دختر نازنینم تبرک میگم    روی پیشونی ِ فرشته ها نوشته هرکی دختر داره جاش وسطه بهشته از آسمون میباره دُر و طلا و گوهر زر و سیمو نقره وقتی میخنده دختر یکی یدونه دختر چراغ خونه دختر گلابتونه دختر ماه آسمونه دختر قندو نباته دختر همیشه باهاته دختر اسم قشنگو نازش ورد لباته دختر   تو شبای تاریک ماه و ستاره دختر کوچیکو بزرگش فرقی نداره دختر دختر کوه نمک دختر عزیزه چشماشو میبنده میخنده ریزه ریزه ...
14 مرداد 1395

تولدت مبارک

میلادت ای عزیزتر ازجان خجسته باد در مقدمت غزل به ترنم نشسته باد   مادرشدن عجب حسی یه..... میلیون ها سال است که زن ها حامله می شوند و شکم هایشان می شود خانه موجودی دیگر. میلیون ها سال است که آدم های دیگر شاهد بارداری و زاییدن زنان هستند، اما هنوز هیچکس به آن عادت نکرده است. نه خود زن های حامله و نه رهگذرها. مردم دوست دارند به زن های باردار لبخند بزنند و مراقبشان باشند. انگار شکم های بزرگ و موجودات درونشان هیچ وقت عادی و تکراری نمی شوند. جداً چقدر عجیب است نفس کشیدن کسی زیر پوست تو. چقدر عجیب است تماشای تکان خوردنش و چقدر عجیب است دلبسته شدن به موجودی که ساکن دنیایی دیگر است. یک چیزهایی هیچ وقت عادی نمی شود. ...
9 فروردين 1395

روزت مبارک دختر نازنینم

میشه اسم پاکتو رو دل خدا نوشت میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید میشه چشم نازتو رو تن گلها کشید   دختر که داشته باشی، با خود تصور می کنی پیچ و تاب شانه را در نرمی موهای طلایی اش -وقتی کمی بلند تر شوند- و کیف عالم را می بری از انعکاس تصویر خرگوشی بستنشان دختر که داشته باشی، خیال می کشاندت به بعد از ظهر گرم روز تابستانی که گوشواره های میوه ای از گیلاس های به هم چسبیده به گوش انداخته اید -همان هایی که هر که بیاویزدشان از شادی لبریز می شود و خنده ی از ته دل امانش را می برد- دختر که داشته باشی انتظار روزی را می کشی که با هم بنشینید در حیاط خانه مادربزرگ و گل های یاس سفید و زرد ب...
25 مرداد 1394

نازنینم 5 سالگیت مبارک

در سپیده دم عشق کسی متولد شد که صدایش آرام تر از نسیم نگاهش زیباتر از خورشید  دلش پاک تر از آسمان و قلبش زلال تر از آب و آن تو بودی بهانه قشنگم برای زندگی تولدت مبارک …     میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم   امروز چه روز خوبیه خونه شده چه روشن پر از صدای بچه هاست روز تولد من امروز همه دوستای من تو خونه ی ما هستن همه کنار همدیگه نزدیک من نشستن شمعا...
9 فروردين 1394

میرسد اینک بهار

  سال نو می شود. زمین نفسی دوباره می کشد. برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند و پرنده های خسته بر می گردند و در این رویش سبز دوباره… من… تو… ما… کجا ایستاده ایم. سهم ما چیست؟ نقش ما چیست؟ پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟ زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و چون همیشه امیدوار و سال نومبارک…     سلام و صد تا سلا بهاری به روی زیباتر از ماه دخترک بهاری مامان عزیز دلم یک سال دیگه با تمام خوبیها و بدیها شیرینها و تلخیهاش رو پشت سر گذاشتیم و داریم وارد سال جدید میشم و این پنجمین سال هست که  رسیدن بهار توی خونه ی ما از همیشه زیبا تر و متف...
28 اسفند 1393

پایان سال هشتم

سلام و صد تا سلام به روی زیبای سونیای عزیزم خوبی عزیز دلم امروز اومدم  یک پست بگذارم مخصوص مامان و بابا البته با اجازه سونیا خانم میخواستم توی خونه سونیا خانم هشتمین سالگرد عقدمون رو به بابایی تبریک بگم و براش آرزوی سلامت و سعادت داشته باشم .   گرامیداشت سالگرد عقد گرامیداشت هشت سال  عشق، اعتماد مشارکت، تحمل و پشتکار است و البته تمدید آنها برای سالهای  دیگر هشتمین سالگرد عقدمان  مبارک همسر عزیزم آهنگ صدایت زیبا ترین ترانه زندگیم نفس هایت تنها بهانه نفس کشیدنم و وجودت تنها دلیل زنده بودنم است پس با من بمان تا زنده بمانم ، سالگرد عقدمون  مبارک ...
13 آذر 1393

سلام کودکم

  سلام دردونه برگ پونه بازم یه روز کودک دیگه شد و سونیا خانمم یکسال بزرگتر شده اما هنوز کودکه حالا حالاها کودکه و باید شادی کنه باید بازی کنه باید سرشار از عشق و زندگی باشه تقدیم به قند عسلم   :اگر تو نبودی جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت. اگر تو نباشی، هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد. اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند. اگر تو نبودی، شمعدانی های لب پنجره، این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب، دیگر معن...
16 مهر 1393