سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 27 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

برای دخترکم

  نامه ای زیبا و عاشقانه يك مادر به فرزندش   فرزند دلبندم!  اين نامه را به تو مى نويسم، به تو كه آينده منى!   عزيزم….زيباترينم…. روزى كه تو را در درونم حس كردم…. نه آزمايش داده بودم…. نه فرشته ها برام خبر آوردن….. فقط صبح احساس كردم نقطه اى سپيد درونم مى جوشه…   حس گرمى رگهامو پر كرده بود. هيچ كس باور نكرد حرفمو اما مى دونستم دارم مادر مى شم…. به فكر فرو رفتم، من قرار است به عنوان مادر چه چيزهايى به فرزند خود ياد بدهم و قرار است به زودى نام مقدس مادر را كه مسئوليت زيادى به همراه دارد را بر خود بگذارم!    ...
25 تير 1395

کلاس ریاضی

مرخصی ندارد حتی وقت استراحت ندارد حقوق و مزایا ندارد بیمه ندارد ترفیع و پست و مقام ندارد استعفا یا اخراج شدن ندارد بازنشستگی و از کار افتادگی هم ندارد با این حال دوست داشتنی‌ ترین شغل دنیاست ، عاشق تو بودن !     سلام و صد تا سلام گرم به روی ماه دختر نازنیم انشالله که سالم سرزنده و موفق و موید باشی عزیز دلم . خوب جونم برای سونیای نازنینم بگه از دیرو مدرسه تون براتو کلاس ریاضی گذاشته و اولین جلسه دیروز بود قرار هست هر هفته دو روز از ساعت ده تا یازده بری کلاس .پریشب ساعت نزدیک ده بود که معاون مدرسه تو زنگ زد و گفت فردا صبح کلاس شروع میشه و اولین جلسه است از ساعت ...
22 تير 1395

تیرماه گرم 75 ماهگی

دخترم ! وقتی که به تو نگاه میکنم نمیتونم وجود خدا رو منکر بشم آخه فقط خدا میتونسته موجودی رو به زیبایی و حیرت انگیزی تو خلق کرده باشه.   سلام و صد تا سلام گرم مثل این روزهای تابستونی به روی هم چون ماه دخترک نازنینم خوبی انشاالله جان مادر دختر نازنینم بازم یک روز نهم از یک ماه دیگه اومد و خاطره بد نیا اومدن تو برام زنده شد وقتی که یک نهم میاد یعنی بازم دخترم بزرگ تر و بزرگتر شد هر نهم شده یک تلنگر برای من و هر وقت به نهم ی ماه میرسم میبینم دختر نازنینم داره خانم تر و عاقل تر میشه و برای خودش شده یک پا خانم موقر و متین  ذوق میکنم و سر از پا نمیشناسم و شکر خدای مهربون رو به جا میا...
13 تير 1395
1