سونیا سونیا ، تا این لحظه: 14 سال و 1 روز سن داره

همه زندگی من سونیا

واکسن هیجده ماهگی

بلاخره دخترکم هیجده ماهش تموم شد و مامان بردش درمانگاه واسه قد و وزن و زدن واکسنهای هیجده ماهگی دخترکم موقع زدن واکسنها کلی گریه کرد این دو روزه همش تب داشت و ناله می کرد شب اولی که نتونست بخوابه همش ناله میکرد وهذ یون می گفت اما شب دومی کمی بهتر شده بود اما هم دستش درد میکرد هم پاش فسقل مامان نمیتونست درست راه بره یا خم بشه زمین و چیزی برداره خیلی این دو روزه اذیت شد اما امروز خیلی حالش بهتر شده و قشنگ راه میره دستش هم که کمتر درد میکنه و دوباره برگشته به شیطونیهای گدشته قربونش برم من الهی دختر خوشگلم رو. ...
16 مهر 1390

بدون عنوان

امروز روز هفتم مهرماه سال 1390 روز دختر بود(تولد حضرت معصومه سلام الله علیها) سونیا و بابایی اومدند محل کار من بعد موقع برگشتن به خونه اول رفتیم شیرینی فروشی و واسه سونیا جون شیرینی خریدیم بعدش رفتیم اسباب بازی فروشی  وبابایی واسه دختر خوشگلش سه تا اسباب بازی خوشگل دخترونه خرید بعدشم رفتیم لباس فروشی و مامانی هم به مناسبت این روز قشنگ لباسهای خوشگل خوشگل واسه دخمل نانازیش خرید انشالله که مبارکش باشه وهمیشه مثل امروز به دختر خوشگلم خوش بگذره.
7 مهر 1390
1