سونیا واستفاده از کلمه لطفا
سلام عزیزم فدات بشم گلم چند روزی به خاطر نداشتن نت برات مطلب نگذاشتم حالا میخوام برات از روزهای گذشته بگم یک هفته پیش یک شب متوجه یکسری دونه قرمز روی بالاتنه ات شدم که خیلی من رو نگران کرده بود اما خدا رو شکر فردای اون شب دونه ها محو شدند و دیگه هیچ اثری هم ازشون نیست که نیست و مامانی خیالش راحت شد که سونیا خانم بیماری خاصی نداره و شکر خدا خوبه .واما میخوام برات از کارهای روزهای گذشته بگم پریروز خونه عزیز جون واسه عمه گفتی که عمه بابام میخواد برام پیراهن بخره شلوار بخره بلوز بخره و... عمه جون ازت پرسید ه که سونیا مامان برات چی میخواد بخره شما هم گفتی که مامان میخواد برام یک روسری آبی بخره کفش بخره و چند تا چیز دیگه هم گفته بودی که...